خاطرات انقلاب ایران : قیام برای زن، زندگی، آزادی
هفته سوم آذرماه ۱۴۰۱
این یادداشت های هفتگی انقلاب زن زندگی آزادی از زبان یک روزنامه نگار خانه نشین است که قراره بطور هفتگی اخبار این روزهای مارو پوشش بده. ما در آغاز چهاردهمین هفته انقلاب هستیم. ثبت وقایع رو دیر شروع کردم ولی به مرور زمان در لابلای خبرهای تحولات جدید، شرح اتفاقات گذشته رو هم روایت خواهم کرد.
این هفته با اعدام یکی از معترضین خیابانی به اسم محسن شکاری شروع شد و با اعدام یک معترض دیگه به اسم مجیدرضا رهنورد ادامه پیدا کرد. پیکر دنیا فرهادی دانشجوی ۲۱ ساله در رود کاون پیدا شد و جسد بی جان دکتر آیدا رستمی پزشک جوانی که برای درمان مجروحین اعتراضات به خانه هاشون میرفت با صورت له و دست شکسته و پلک چشم بخیه شده از سوی کلانتری تحویل خانواده اش شد. سونیا شریفی نوجوان ۱۶ ساله در ایلام آزاد شد و مردم ابدانان ازش مثل یک قهرمان استقبال کردند و جشن گرفتند. امیرحسین رحیمی ۱۵ ساله هم آزاد شد در حالیکه هنوز ساچمه تو سر و بدنش بود.
تو این هفته اتفاق های مهم دیگه ای هم افتاد.
مهمترین اتفاق به نظر من تحولی است که در افکار عمومی روی داده و این رو میشه در پست هایی که تو شبکه های مجازی بلد یا ترند شده دید. و اونم قطع امید مردم از حمایت نهادهای حقوق بشری و سیاستمداران و رهبران جهان آزاد است.
ملت ها هم مثل آدمها زندگیشون دوره دوره است و از جایی که میفهمند هیچ کس رو غیر از خودشون ندارن بزرگ میشن. ما بعنوان یک ملت تازه داریم مفهوم جمله ای که فروغ در شعرش گفت از اینه بپرس نام نجات دهنده ات را مزه مزه میکنیم. و چه اتفاق فرخنده ای است این بلوغ دردناک.
البته طی این سه ماه اتحادیه اروپا و آمریکا و بسیاری سیاستمدارها حسابی ؛محکوم کردن؛ و ابراز همدردی کردن و به زنان ایران افتخار کردن و برامون دل سوزوندن. یا بهتره بگم بعد از اینکه ایرانی های آمریکا و اروپا و کانادا خاک کشورهای محل اقامتشون رو به توبره کشیدن و نامه نوشتن و جیغ زدن و شعار دادن و فحش دادن و رقصیدن و نمایش های اعتراضی برپا کردن….. بالاخره سیاستمدارهاشون رو مجبور کردن برای ساکت کردنشون یه کارهایی انجام بدن. ۸۰ نفر از نماینده های پارلمان کشورهای اروپایی منجمله آلمان، اتریش، و سوئد به انقلاب ایران متعهد شدن و کفالت سیاسی تعدادی از محکومین به اعدام ما رو به عهده گرفتن . هنوز معلوم نیست این اقدام دقیقا چه کمکی میکنه ولی مثل اینکه از همون ژست های نمادین است که جهان اول رو از جهان سوم متمایز میکنه و در عین حال میتونه در ایجاد حمایت روانی از انقلاب و مشروعیت بخشی به اون موثر باشه. روز چهارشنبه که سازمان ملل با اکثریت ارا جمهوری اسلامی رو از کمیسیون مقام زن اخراج کرد اثرش در روحیه بخشی به انقلابیون در داخل و خارج مشهود بود . با این حال علیرغم کمپین یک میلیون امضا دول غربی هنوز نسبت به اخراج سفرای جمهوری اسلامی از کشورهای گروه هفت اقدامی نکردن.
البته من فکر میکنم همینکه هنوز گندش درنیومده که دارن پشت پرده از جمهوری اسلامی حمایت میکنن باید خوشحال و ممنونشون باشیم. این یک واقعیت اجتناب ناپذیره که کشورهای خاورمیانه قیم دارند و همون انگلیسی که خمینی رو سوار طیاره فرانسوی کرد و فرستاد ایران یا امریکایی که پارسال طالبان رو در افغانستان به قدرت رسوند میتونه خیلی کارهای وحشتناکی ازش سر بزنه.
البته خوشبختانه چون هنوز یک رهبر وطنی نداریم نمیتونن کاری رو که با افغانستان کردن با ما بکنن. امریکا پارسال همین موقع ها بود که یه دفعه نیروهاش رو به همراه مزدور دست نشاندش اشرف غنی از افغانستان کشید بیرون و ۸۰ میلیار دلار تسلیحات نظامی جا گذاشت برای طالبان. وقتی هم که رهبر وطن پرست احمد مسعود با همراهی نیروهای مقاومت ملی افغانستان خواست مملکت رو از دست طالبان نجات بده پهپادهای امریکایی از پاکستان ریختن و مواضعشون تو پنجشیر رو منهدم کردن. سازمان ملل و نهادهای حقوق بشری هم مثل رسانه های جریان اصلی روشون رو انور کردن. پارسال من به افغانها حسودیم میشد که پنجشیر دارن ولی امسال خوشحالم که نه پنجشیر داریم و نه رهبر …. همه جای ایران پنجشیره و هر شب نوبت یکیمونه که احمد مسعود باشه….
خبر مهم دیگه اینکه قیمت طلا و دلار تو این هفته در ایران رکود تاریخی زد. جالب بود وقتی نمودار تکنیکال رشد قیمت رو برای هر روز نگاه میکردم حتی در روزهای تعطیل و روزهای اعتصاب و کسادی بازار هم قیمت جهش های سنگین داشت. در حالیکه قیمت طلای جهانی تغییر چندانی نکرده بود. کاملا مشخص بود از نمود های اقتصاد دستوری است تا اینکه خبر غیر موثق درومد که ذخیره طلای کشور رو آب کردن –یه چیزی بین ۶۲ تا ۷۶ تُن- و باهاش سکه زدن و به قیمت نجومی فروختن به مردم تا دزدی بانک ها حدود ۲۶۰ میلیارد تومان رو کاور کنن.
البته مردم هم از خجالتشون درومدن و کمپین بیرون کشیدن پول از بانک ها و مسدود کردن حساب هاشون رو راه انداختن که حکومت رو بیشتر از قبل ورشکست کنن.
ولی ورشکستگی حکومت به اینجا ختم نمیشه و کمبود گاز و آب دولت رو ناچار کرده با ارسال پیامک هایی از مردم بخواد مصرفشون رو کم کنند. حتی شورای عالی امنیت ملی طی مصوبه ای خواستار برخورد با مشترکان پرمصرف شد. سد ها هم طبق آخرین اعلام کمتر از ۳۰ درصد آب دارند و خبری از بارندگی هم نیست.
خبر مهم دیگه اینکه رهبر فرزانه این هفته دستور تاسیس چهارمین نهاد اطلاعاتی رو صادر کرد. هرچی وضع مملکت خرابتر میشه تعداد نهادهای امنیتی بیشتر میشه ولی خوشبختانه در کیفیتشون تغییری حاصل نمیشه و همه به یک اندازه فشل هستند. ما تا قبل از سال ۸۸ فقط یک وزارت اطلاعات داشتیم و سال ۸۸ معاونت اطلاعات سپاه به سازمان اطلاعات سپاه ارتقا پیدا کرد. سازمان اطلاعات فراجا سال گذشته راه اندازی شد که زیر مجموعه نیروی انتظامیه و الان هم دستور راه اندازی سازمان اطلاعات قوه قضاییه صادر شده.
خب این اخبار اولش استرس و فشار روانی وارد میکنن ولی بعد ….. جایی به نقل از فیلسوفی خوندم:
«رنجی که به انسان از درک به عجزش دست میدهد حدی دارد و از ان حد که بگذرد به لذتی وصف ناپذیر بدل میشود.»
امیدوارم هرگز در برابر چرخ بیچاره و زبون نباشید و اگر هم زمانی به عجز رسیدید بهش عادت نکنید و ازش لذت نبرید. در برابرش قد علم کنید و طرحی نو در اندازید.
این بود خلاصه اخبار هفته سوم آذر. تا هفته آینده قوی باشید، شجاع باشید.
